یک پرسش باقی است. مگر انگلیس، فرانسه، آلمان، امریکا، کشورهای دیگر اروپائی، کل اتحادیه اروپا در طول این سه سال مستمرا سیل سلاح، پیشرفته ترین موشکها، خیل کثیر سرباز، مزدور جنگی، میلیارد، میلیارد دلار، یورو، کمک مالی را در اختیار دولت زلنسکی قرار نداده اند؟، مگر امریکا در تسلیح این دولت، در تجهیزش به تمامی ساز و برگهای جنگی دریغی کرده است؟!!. پاسخ سؤالات مسلما منفی است، پس چرا باز هم دولتهای انگلیس، فرانسه به گفته مقام ارشد ناتو عزم به اعزام انبوه تر قوای کارزار و ارسال تسلیحات هر چه افزون تر، کارسازتر نموده اند؟، پاسخ دشوار نیست. جنگ به روزهای پایان خود نزدیک می شود. ارتش اوکراین متحمل ضربات سهمگین گردیده است. حدود 20% کشور در اشغال قوای روس است، شمار زیادی از شهرهای بزرگ به ویرانه مبدل شده است. ناتو و دولتهای پشتیبان زلنسکی به رغم تمامی تلاشها در حصول هدف شکست روسیه ناکام مانده اند و این ناکامی در تداوم تحمل دنیائی هزینه ها اتفاق افتاده است. طی این سه سال هیچ کارگر سکنه قاره نیست که بخشی از معاش، رفاه و مایحتاج اولیه معیشتی اش توسط دولتها مصادره و هیزم کوره های جنگ نشده باشد. تاراج یک بخش مهم کار پرداخت شده کارگران کفاف نداده است، چرخه تولید سرمایه داری در سراسر قاره بیشتر از پیش به بحران افتاده است. همه اینها رخ داده است و جنگ به ساحلی خلاف آنچه دولتها انتظار داشته اند لنگر انداخته است. سرنوشت حاضر جنگ این است اما دار و ندار داد و ستدها، برد و باختها به حوزه جنگ محدود نیست. اوکراین کشوری سرشار از ذخائر ذیقیمت زیرزمینی است. همین چند روز پیش بود که لیندسی گراهام سناتور امریکائی از 12 تریلیون طلای موجود در زیر زمین نواحی اوکراینی تحت اشغال ارتش روسیه سخن راند. اینکه کل این طلاها در عمق معادن مناطق باقی مانده تحت تسلط زلنسکی چه اندازه است رقم درستی نداریم. اما می دانیم که بحث فقط بر سر طلای زرد نیست، لیست مواد، منابع و ذخائر زیرزمینی طلاگونه یا گرانبهاتر از طلای اوکراین طولانی است و اتحادیه اروپا دیری است گفتگوهای گسترده هدفدار و نقشه مندی را برای بهره برداری از «لیتیوم»، «تیتانیوم»، «کبالت»، «خاکهای نایاب» این کشور آغاز کرده است. کمیسرهای اتحادیه یکی بعد از دیگری از موفقیتهای شگرف خود در در این مباحثات گفته اند، انستیتوهای سترگ قاره کارنامه درخشان خود در همین گذر را به معرض مرور نهاده اند، همه حرفها حول این محور می چرخد که «برنامه اقدام مواد خام حیاتی اتحادیه اروپا» برای توسعه صنعت دیجیتال، تولید باتریهای حیاتی اولیه، ثانویه نیاز حیاتی به این مواد و منابع دارد. هر چه زودتر باید شروع به کار نمود. غولهای بانکی قاره برای پیش ریز سرمایه در این حوزه روزشماری می کنند. دولتها اگر از جنگ طرفی نبسته اند، در بخش اخیر چشم اندازهای دلپذیر و تابناک می بینند. آنها می کوشند تا آتش بس، پایان جنگ، تعیین تکلیف وضعیت جاری روز را موافق تاختن به سوی این چشم اندازها دستکاری کنند و آماج نفوذ خود گیرند. وقت تنگ است. ترامپ در حال شمارش معکوس روزها برای عروج بر اریکه زمامداری است. بریتانیا، فرانسه، آلمان، اتحادیه اروپا می دانند که با ورود ترامپ به کاخ سفید، تا جائی که به جنگ جاری اوکراین مربوط است باز هم به موقعیتی بدتر، خواهند غلطید اما چنین می اندیشند که با اعزام قوا و ارسال بیشتر سلاح به اوکراین قادر خواهند شد بخشی از آتش بس گردند. در سناریوی دخالت ترامپ و شروع گفتگوها به نفع دولت زلنسکی، علیه پوتین چانه زنی کنند، در این دلالی کم یا بیش ترامپ را در سنگین سازی کفه اوکراین با خود همراه سازند. چه خواهد شد؟ معلوم نیست. برای ما فقط یک چیز روشن و مادر کل مهم ها است. اینکه کارگران اروپا، امریکا، آسیا، توده های کارگر سراسر دنیا به جای آنکه عمله تسویه حساب این دولتها، قطبها، قدرتها، پیاده نظام زبون ارتش های بشرستیز جنگ افروز و هولوکاست آفرین بورژوازی شوند، علیه کل این وحوش وارد میدان گردند. به یاد آرند که 80 درصد سکنه جهان را تشکیل می دهند، آفریدگار کل سرمایه ها، ثروتها، ارزشها، امکانات جهان روزند. از کل کار و آنچه تولید می کنند، به طور میانگین، در سطح جهانی کمتر از 10 درصد نصیبشان می گردد، به تعمق ایستند که اگر از گمراهه رفتن، برهوت پیمودن دست بردارند از تمامی کفایت لازم برای رهائی، خود، رهائی بشریت، برای برپائی جهانی بدون وجود کار مزدی، بدون هیچ دولت، هیچ طبقات، هیچ جنگ، هیچ جنگ آفروز، جهانی سراسر آزاد، بی نیاز، آکنده از روابط زلال و پاک انسانی برخوردارند.

کارگران ضد سرمایه داری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *