به دنبال دو ماه بمباران بی امان « بیت لحیا» توسط ارتش نسل کش اسرائیل، در حالی که همه جا، همه چیز، تمامی ویرانه ها، میان شعله های غیرقابل مهار ناشی از انفجار بدون هیچ انقطاع بمبهای ارتش بشرکش صهیونیستی، امریکائی می سوخت، نسل کشان، چندین هزار نفرین شده کودک، زن، مجروح، مصدوم، علیل فلسطینی را با ضرب و شتم و توهین از آخرین مرکز آوارگی موسوم به «مدارس ابوتمام» بیرون راندند. وحوش نظامی اسرائیلی کل این چندهزار انسان فاقد غذا، گرسنه، تشنه، سوخته، زخمی، مثله، سلاخی شده، محروم از هر چیز و همه چیز را هر چه قهرآمیزتر، نفرت آگین تر به روی هم انباشتند، تهدید به مرگ حتمی کردند. یک ربوت ویژه کشتار جمعی را میانشان کار گذاشتند، آژیر کشیدند که هر نوع تمرد، از جانب هر کدامشان مایه انفجار کل آنها خواهد شد. عربده سر دادند که باید خرابه های برجا از بمباران ها، نسل کشی ها را هم برای همیشه ترک کنند و سر به سوی دیار نامعلوم، مقصد کاملا موهوم، برهوت بی آدرس بگذارند، روی به کویری آرند که هر کجا باشد، غزه نباشد، فلسطین نباشد، جای زندگی و زنده ماندن نباشد، هیچ فرصتی برای احساس بقا، مقاومت، اعتراض، فریاد، عصیان، نفس کشیدن نداشته باشند. نسل کشان این کار را پس از 60 روز بمباران بدون هیچ وقفه «بیت لحیا» انجام دادند، در این 60 روز بیش از 3000 فلسطینی را کشتند، بیش از 10000 را مجروح و علیل کردند. صدها نفر را اسیر و راهی شکنجه گاهها ساختند. برای هفته های پی در پی توده کثیری را در بیمارستان «کمال عدوان» زندانی و این مرکز درمانی محبس شده را آماج سفاکانه ترین بمبارانها ساختند. فقط در یک روز 5 بار و هر بار دهها تن بمب بر سر نفرین شدگان قتل عام شده پناه گرفته در بیمارستان فرو ریختند. در طول این دو ماه از رسیدن هر مایحتاج اولیه معیشتی به سکنه شهر، هر میزان دسترسی آنها به دکتر، دارو، بیمارستان، آمبولانس با قهر و خشم و کشتار و بمباران جلوگیری کردند. شمار قتل عام های عظیم و تبهکارانه این مدت دولت های اسرائیل، امریکا از 10 افزون شد. نسل کشان و پشتیبانان بشرکش امریکائی، اروپائی آنها، نسل کشان و اردوگاه دموکراسی حامی آنها در این دو ماه «بیت لحیا» را بار دیگر به دیر یاسین، جنین، شتیلا، صبرا، خان یونس، غزه، کرانه باختری دیگر تبدیل نمودند. همه این ها، تنها و تنها بارقه های کمرنگ، کدری از دنیای جنایات، بربریتها، کشتارها و بشریت سوزی هائی است که در این روزها در بیت لحیا رخ داده است. شاهدان عینی می گویند نه توان رؤیت واقعی تمامی آدم سوزیهای ارتش اسرائیل در این دیار، در طول این روزها را داشته اند و نه یارای بیان مشاهدات اندک خود را دارا هستند. آنها مبهوت، مات، ناتوان از توصیف با فرو ریختن باران اشک، اندوه، عصیان به این اکتفاء می کنند که آنچه دیدیم غیرقابل تصور، ماوراء مرزهای باور بود. جهان بیکرانی از کشتار، نسل کشی، بشرسوزی دیدیم و قادر به انجام هیچ کاری نبودیم، کودکان اسیر شعله های بمب را مشاهده نمودیم که قادر به کمترین تلاشی برای خاموش کردن آتش مستولی بر جانشان نشدیم، هزار، هزار گرسنگانی را دیدیم که هیچ لقمه نانی برای تقسیم با آنها در اختیار نداشتیم. زنان کودک مرده ای که از شدت جراحات جلو چشممان جان دادند. پدرانی که موفق به پیدا کردن اجساد کودکان تازه به دنیا آمده خود نمی گردیدند. نسل کشان اسرائیلی و اردوگاه دموکراسی پشتیبان آنها نماد تمام عیار بربریت، توحش، هولوکاست آفرینی نظام بشرکش سرمایه داری هستند. هیچ اشتباهی سترگ تر از آن نیست که نسل کشی ها، بمباران ها، سبعیت ها، هولوکاست ها را ببینیم و سرچشمه واقعی انها یا کل نظام اختاپوسی خون و توحش سرمایه داری را از نظر دور داریم، خطای فاحش فاجعه آفرینی است اگر بپنداریم که بدون پیروزی در تبدیل جنبش رهائی فرودستان، ستمکشان، کارگران فلسطینی به امر عاجل توده های کارگر دنیا و جنبش کارگری جهانی می توانیم گرهی از کلاف پیچیده و سردرگم معضل این دوزخ نشینان حتی بدون هیچ جا باز کنیم.
کارگران ضد سرمایه داری