1- هم اکنون جماعت بسیاری از کارگران برای بهبود معاش خود، بیشترین امیدشان ارتباط با دولت امریکا شده است. سؤال اینست که چرا تصور می کنیم مبادلات اقتصادی با امریکا و دولتهای غربی باعث ارتقا سطح زندگی ما خواهد شد؟! مگر ارتباط امریکا با دولتهای عراق و افغانستان، ذره ای بهبود در معیشت و حقوق اجتماعی کارگران به بار آورد؟! جماعت بسیار دیگری هم معتقدند که با وجود دولت بیسواد و دیندار کنونی رابطه با امریکا در معیشت ما اثری ندارد. رابطه مسالمت آمیز با امریکا در کدام یک از کشورهای دموکراتیک و لاییک و دارای جدایی دین از دولت، ذره ای رفاه و آزادی نصیب کارگران کرده است؟ اصولاً قرار سرمایه و دولتهای سرمایه داری با هر رنگ و لعابی این نیست که منافع حاصل از ارتباط با سایر کشورها را به سر سفره کارگران بیاورند!! هم اکنون حدود یک میلیارد کارگر و افراد خانواده های کارگری شبها گرسنه سر بر زمین می گذارند. قریب ۲ میلیارد نفر درآمدی کمتر از یک دلار در روز دارند. یک ونیم میلیارد نفر از داشتن آب آشامیدنی سالم محروم هستند. یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون نفر فاقد امکانات اولیه بهداشتی و دارو و درمان می باشند. در هر یک دقیقه ۱۲ کودک زیر فشار گرسنگی جان می بازند. تبعیضات جنسیتی، نژادی، قومی و عقیدتی بر زندگی ما آوار است. آلوده سازی آب و هوا و غذا و پوشاک و زمین و دریا و جنگل توسط سموم ناشی از چرخه تولید سرمایه، کل بشریت را در آستانه نابودی قرار داده است. در خود امریکا، فاشیسم ترامپی در حال هجوم به معیشت و امکانات درمانی و بهداشتی و گسترش تورم و بیکارسازی است.

متأسفانه آحاد طبقه ما به وجود بردگی مزدی اعتراضی ندارند، سرمایه داری را طبیعی و جاودانی می دانند. آخرین مرز آرزویشان این است که سرمایه داران و دولت سرمایه مزدی به آنها پرداخت نمایند تا آنان مطیع و فرمانبر، آماده تولید سود برای صاحبان سرمایه و دولت سرمایه دار باشند. اما اکنون که سرمایه داری اسیر بحران است، دستیابی به کمترین مطالبات اقتصادی از طریق توسل به قانون و نهادهای حکومتی به امری محال تبدیل شده است. هم اینک راهبرد سرمایه داری، هجوم وحشیانه به سطح معیشت کارگران است و چانه زنی با کارگران را به کنار گذاشته است. هر اپوزیسیونی بعد از کسب قدرت، تحمیل همین فلاکت کنونی را با رنگ و لعاب متفاوت ادامه خواهد داد.

2- باید بساط توسل به قانون و دولت و اپوزیسیون را برچینیم. دوران موفقیت آمیز بودن اعتصابات در این یا آن کارخانه، شرکت و مؤسسه به انتها رسیده است. بهبود شرایط کار و معاش از طریق مبارزه درون یک محل کار، بی سرانجام است. باید به قدرت توده های چندین ده میلیونی همزنجیر اتکاء نماییم، برای برپائی یک جنبش سراسری ضد سرمایه داری تلاش کنیم. در مبارزات خود فریاد زنیم:

محصول کار و تولید اجتماعی ما نباید سرمایه شود. نگهداری از سالمندان و معلولان. آب، برق، گاز، خوراک و پوشاک، مسکن، اینترنت، دارو، درمان، مهد کودک، مدرسه و دانشگاه، ایاب و ذهاب عمومی، باید از چرخه خرید و فروش خارج شود و بطور رایگان به هر شاغل و بیکار و بازنشسته تعلق گیرد.

تبعیضات جنسیتی بر میلیونها زن کارگر با « دستیابی برابر زن و مرد به کرسیهای مدیریتی » رفع نمی شود. مبارزه اثربخش با مردسالاری از طریق محو کار خانگی میسر است و تا قبل از آن، هرساعت کار در خانه، باید ساعتی از زمان اشتغال محسوب شود و هر زن و دختر خانه دار مستقلاً از امکانات رایگان اجتماعی بهره مند گردد.

راه مقابله با آلودگی محیط زیست مبارزه علیه اساس تولید برای سود است، تعطیل فعالیت های اقتصادی آلاینده محیط زیست و بیماری زا، منع سرمایه شدن منابع طبیعی مانند جنگل، آب و زمین است.

ابراهیم زنوز اردیبهشت 1404

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *