1- علت اساسی تیره روزی ما اینست که کارگریم، مزدبگیر هستیم. از 150 سال پیش تا کنون، هیچ قدمی در راستای خلاصی از کارگر بودن و بردگی مزدی انجام نداده ایم و بهبود زندگی خود را تنها به مزد و افزایش مزدها قفل زده ایم. هم اکنون شعارهای مبارزاتی طبقه ما، افزایش حقوق به تناسب تورم و همسان سازی مزدهاست. شعارهایی که در صورت عملی شدن هم، با موج تورم کنونی حاصلی برای ما نخواهند داشت. باید دست در دست هم بعنوان یک طبقه از کارگران صنعتی، تجاری، معلم، خانه دار، پرستار، دستفروش، راننده، بیکار و بازنشسته در مبارزات خود اعلام کنیم که: حاصل کار و زحمت و فرسایش طبقه ما بجای غول آسا کردن سرمایه های طبقه سرمایه دار و دولتها، باید صرف بهبود معاش، رفاه و زندگی انسانی ما گردد. بخصوص بعنوان ضروری ترین مطالبات حال حاضر، دارو، درمان، مسکن، آموزش از پیش دبستانی تا دانشگاه باید از رابطه خرید و فروش خارج شود و همه افراد جامعه بدون پرداخت هیچ ریالی از این امکانات برخوردار شوند.

2- عامل بقای تبعیض علیه زنان، سرمایه داری است. اساسی ترین عامل ماندگاری این تبعیضات، مقدس شمردن خانه داری است. سرمایه داری با کار خانگی زنان مخارج پرورش نیروی کار، هزینه نگهداری بیماران، پیران و معلولان را از دوش خود بر می دارد بر زنان آوار می‌سازد و از این طریق میزان سودهای خود را عظیم تر می سازد. با القا خانه داری بعنوان وظیفه اصلی زنان، کار خارج از خانه آنان را موقتی و کم اهمیت به حساب می آورد و با مزد کمتری به کار می گیرد. کار خانگی، زنان و دختران را به تباهی ذهنی و محرومیت از آموزش و رشد می کشاند.

سر دادن شعارهائی مانند حق برابر با مردان در دستیابی به کرسیهای مدیریتی جامعه، هیچ نقشی در کاهش ستمکشی میلیونها زن ندارد. برخورداری زنان از امکانات رایگان اجتماعی و توسعه هرچه بیشتر مهد کودک و مؤسسات نگهداری سالمندان و معلولان، بدون پرداخت هیچگونه وجهی، مؤثرترین اقدام برای خلاصی از کار خانگی و کاهش تبعیضات جنسیتی است.

3- «حکومت آخوندی» یکی از انواع مدلهای رنگارنگ دولتهای سرمایه داری است. جمهوری اسلامی مانند دیگر دولتها از لاییک، دموکراتیک، ملی، سلطنتی، حزبی، نهاد برنامه ریزی نیازهای سرمایه و تحمیل این نیازها بر طبقه کارگر است. همه دولتها، تورم و بیکار سازی را بر زندگی کارگران آوار می کنند. اعتراض و اعتصاب را ممنوع می نمایند. توسط پلیس، نیروهای اطلاعاتی، زندان، شکنجه و اعدام، مبارزات کارگران را سرکوب می سازند. در زندگی خصوصی و نوع اعتقادات، فعالیت اجتماعی و سیاسی انسانها مداخله می کنند. جنگ، کشتار، ویرانی را بر زندگی انسان آوار می سازند.دخیل بستن به جدایی دین از دولت، پذیرش موجودیت و ماندگارسازی نهاد دولت است. باید دخالت دولت در زندگی خصوصی، نوع پوشش و اعتقادات، فعالیت اجتماعی و سیاسی افراد و مجازات اعدام را متوقف سازیم.

4- ریشه آلودگی هوا، آب، خوراک، تخریب جنگلها، خشک سازی رودها، دریاچه ها، تغییرات آب و هوائی تهدید کننده حیات انسان و جانداران، در عمق هستی سرمایه قرار دارد، باید فعالیتهای مخرب و آلاینده محیط زیست را تعطیل کرد، استفاده از مواد بیماری زا در تولید، نگهداری و انبارداری محصولات را متوقف ساخت.

بیایید بساط توسل به قوانین و دولت و اپوزیسیون را بر چینیم، به قدرت طبقه خود اتکا نمائیم، به سراغ یکدیگر رویم، به مبارزات جدا از هم پایان دهیم، یک جنبش سراسری ضد سرمایه داری شویم و دست به کار تغییر اساسی وضع حاضر گردیم.

پرویز همراه – ابراهیم زنوز اول خرداد 1404

Gilla

Kommentera

Dela

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *