کمیسیون اجتماعی مجلس اسلامی سرمایه در ایران بر اساس آخرین آمارهای رسمی سال ۱۳۹۷ از وجود بیست میلیون حاشیهنشین در ایران خبر داده است. مطابق آمارهای رسمی، مکان زیست ۳۵ درصد از جمعیت ایران در بافتهای فرسوده شهری است، یعنی بافت فرسوده ۴۹۵ شهر. اما این آمار در شهری مثل زاهدان به ۴۱ درصد و در مناطقی از استان سیستان و بلوچستان به پنجاه درصد و بیشتر نیز میرسد. به این ترتیب یک سوم جمعیت ۶۰ میلیونی کارگری ایران در محله ها و مکان هایی خارج از هر گونه استاندارد زندگی شهری، در بیتوته ها، کپر ها، حلبی آبادها، کانال های آب و فاضلاب، گور ها و نظایر آن زندگی می کنند. از استان هایی که در آن ها توده عظیمی از کارگران به نسبت بیشتر از سایر استانها در این محله ها زندگی می کنند می توان از تهران، خراسان رضوی، استان مرکزی، کرمان، لرستان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و همدان نام برد. اما روند گسترش کوخ نشینی ثابت نیست و بطور غیر قابل انکاری از روند رو به افزایش فقر کارگران تبعیت می کند. از طرف دیگر طبق آمار وزارت راه و شهر سازی رژیم اسلامی سرمایه فقط در تهران تا پایان سال ۹۵ بالغ بر یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد مسکونی خالی وجود داشته که این تعداد مسلما تا کنون کاهش نیافته بلکه بنابر افزایش کوخ نشینی تعداد این واحد های مسکونی که تماما به سرمایه داران تعلق دارد افزایش نیز یافته است. آخرین آمارهای وزارت راه و شهرسازی و شهرداری سنندج، حاکی از آن است که بیش از ۵۰ درصد جمعیت شهر در نواحی نظیر محله نایسر زندگی می کنند که رشد و گسترش آن ها به نسبت بیشتر از سایر محلات است. کافی است در برهه زمانی کوتاهی ابعاد بیکار سازی ها، افزایش قیمت مایحتاج ضروری زندگی روزانه کارگران و هزینهی اجاره مسکن توسط مالکان خانه های مسکونی فزونی گیرد تا توده وسیع دیگری از کارگران را راهی برهوت فقر، گرسنگی و کوچ به این محلات نماید. در این میان، شهرهای مریوان و سنندج، بیشترین تعداد محله و جمعیت حاشیهنشین را دارند. طی دو سال گذشته تودههای بیشتری از لایههای کارگری با دستمزدهای شبه رایگان در شهر تهران از سر ناچاری به حاشیههای شهر رانده شدهاند. کوچه پسکوچههای خیابان هرندی، اطراف جاده ساوه، محله هایی نظیر اسماعیل آباد کوچلو، تا خود ساوه (۴۰ درصد جمعیت ۲۹۰ هزار نفری ساوه که در ۲۸ محله زندگی می کنند کوخ نشین اند) و زرندیه، میدان راه آهن، شوش و امام حسین، حتی در مناطق شمالی شهر هم بیخانمانهای شهری، دو سوی بزرگراه همت، بوستان لویزان، پارک نهجالبلاغه و محله فرحزاد محلههایی از این نوع اند. یکی از نقاطی که در اعتراضات آبان به مکانی برای اعتراض و شورش توده های کارگر تبدیل شده بود اتوبان امام علی است. اتوبانی که یکی از دلایل تأسیس آن رساندن سریع نیروی کار ساکن محله های حاشیه پایین شهر به بالای شهر بود که حالا مکانی شده بود برای بروز خشم همین نیروهای کار، خشمی که دلیلی روشن دارد.
ما کارگران و بخصوص کارگران کوخ نشین
در شورش های پیش رو می بایست با نیروی متحد طبقاتی، شورایی و سرمایه ستیز خود این
اهدف را دستور کار و عمل قرار دهیم. مصادره سازمان یافته خانههای خالی متعلق به
سرمایهداران و نهادهای دولتی سرمایه، واگذاری رایگان آنها به افراد فاقد محل
سکونت، خودداری از پرداخت اجاره واحدهای مسکونی متعلق به سرمایهداران، باطلسازی
مالکیت همه موجران دارای بیش از یک خانه و واگذاری این اماکن به مستأجران، دفاع
شورایی دستجمعی برای تحقق این خواست ها، تصرف سازمان یافته شورایی فروشگاههای
زنجیرهای و تبدیل آنها به مراکز توزیع رایگان خوراک و پوشاک و مایحتاج معیشتی
همه انسانهای نیازمند این امکانات. تمرد از پرداخت هزینههای مراکز بهداشتی و
درمانی و موسسات نگهداری از سالمندان و معلولان، آب و برق و گاز، ایاب و ذهاب شهری
و بین شهری، شهریههای مدرسه و دانشگاه و مهد کودکها، امتناع کارگران این مراکز از
دریافت هر گونه هزینه، حضور سازمان یافته شوراهای کارگری به جهت حمایت از شوراهای
کارگری این مراکز و تصرف و خارجسازی مراکز کار از تملک سرمایهدار خصوصی و دولتی،
برنامه ریزی و اداره شورایی مؤسسات توسط تودههای کارگر!!