سرمایه داری ایران همانند همه جهان در چنبره بحران اقتصادی دستوپا میزند. وجود تحریمها که سرمایه اجتماعی ایران را از حضور متعارف در روابط اقتصادی و اجتماعی دنیای سرمایهداری محروم کرده است بر شدت عوارض بحران افزوده است. در مواجهه با این وضعیت، رژیم اسلامی سرمایه دست به دامن طرح واگذاری سهام و عرضه اوراق سرمایه گذاری با شرایط ویژه شده است. طرحی بسیار متداول و آشنا که دولتهای سرمایهداری در مواقع بحرانی به آن دست میزنند. با این طرح قرار است:
1- سرمایه های سرگردان متوسط و کوچک وارد چرخه ارزشافزائی گردند، عملا جزئی پیوسته از هلدینگهای صنعتی و مالی خصوصی و دولتی شوند تا این غولها با سرمایه ای عظیمتر بر بارآوری خود بیفزایند و استثمار کارگران را شدیدتر و کوبنده تر سازند. همین سرمایه ها با تعمیق بحران و با سقوط اوراق سهام، ظاهرا باد هوا میشوند اما در واقع هضم سرمایههای بزرگ صنعتی و مالی خواهند شد.
2- کارگرانی که پس اندازی دارند و یا به هر طریق ممکن هرچه را دارند پول کنند، با ورود به بورس طعمه بسیار دمدست و در واقع شکار اول مالکان غولهای مالی شوند.
واقعیت آنست که دنیای سرمایه داری اسیر بحران است، نرخ سودها مستمرا روند کاهش دارند، چرخ سرمایه نمی چرخد. قطبهای بزرگ سرمایه جهانی برای بلعیدن سهم بیشتر اضافهارزشها به جان هم افتادهاند و در آینده، بسیار بیشتر به جان هم خواهند افتاد. آنها در همان حال صد البته، برای یورش وحشیانه تر به بازمانده معاش توده های کارگر برنامه ریزی خواهند کرد. در این میان سرمایه اجتماعی ایران حلقه ضعیف تر زنجیره سراسری سرمایه داری جهانی است، علاوه بر اینکه محل سرریز بحران بخشهای قوی تر سرمایه است توان تحقق ارزش اضافه ها را هم به اندازه رقبا دارا نیست. سلاح اصلی و همیشگی سرمایه، طبقه سرمایه دار و دولتش برای چالش بحران، سلاخی هرچه بیشتر معیشت محقر کارگران و سرکوب هرچه وحشیانه تر هر صدای اعتراض آنان است. منطق سرمایه چیزی جز این نیست. این شیوه 41 سال است که توسط جمهوری اسلامی سرمایه با وحشیگری بی نظیری اجرا شده است. هر حکومتی با هر رنگ و ایدئولوژی اگر قرار است سرمایه داری ایران را سرپا نگهدارد همین خواهد کرد که این حکومت می کند. احتیاجی نیست راه دوری برویم! سرمایه داران غیرحکومتی، لایق و کارآمد و «غیررانت خوار»!!، منتقد حکومت و خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی با کارگران خود چه می کنند؟! سطح دستمزد و معیشت و آزادی بیان و تشکل در موسسات و بنگاههای آنان از چه قرار است؟! فریب متفکران سرمایه را نخوریم، تا سرمایه داری در ایران است کارگران رنگ رفاه و آزادی را نخواهند دید.
طرحهای تازه عرضه شده توسط جمهوری اسلامی قرار است به تحکیم قدرت سرمایه داری بحران زده ایران کمک برساند، قرار نیست بیکاری را کمتر کند، گرانی را کاهش دهد، کودکان کار را به سرکلاس درس و بازی بازگرداند، مزدهای معوقه را پرداخت کند، موجب بهبود زندگی کارگران شود!! قرار است قدرت رقابت و عرض اندام بیشتری نصیب سرمایه داری ایران نماید و این، جز با فلاکت و سرکوب بیشتر کارگران امکان پذیر نیست. اگر امروز کارگران خودروساز و نفتگران و لایه هایی از کارمندان به امید رسیدن به درآمد بیشتر، برای خرید این سهام بورس صف می بندند، فردا صف کارگران بیکار، صف عاصیان مزدهای معوقه و درمانده را پر خواهند ساخت. اگر اینان نظارهگری سیاسی پیشه کرده اند، افشاگری در دنیای مجازی را فعالیت سیاسی و مبارزه می پندارند! خبرنگار کانالهای ماهواره ای شده اند، فردا چاره ای نخواهند داشت جز آنکه حسابگری و محافظه کاری را به کناری بگذارند، به صف دستفروشان، بیکاران، بازنشستگان، گورخوابان، مسافرکشان و جوانان و دانشجویان طبقه کارگر و آنان که حماسه های دی 96 و آبان 98 را آفریدند بپیوندند.
ما کارگران کارخانه و کارگاه، مجتمع های کشاورزی، آب و برق، مخابرات، راه و بندر، معلم و پرستار و بهیار، اکثریت زنان خانه دار، بازنشسته، سرباز، محصل و دانشجو، همگی در محیط کار و زندگی در اعتراضات و اعتصابات خود بصورت شورائی، بدون رهبر و بالا و پائین، به جنبش درمی آئیم. به هنگام مبارزه برای جلوگیری از اخراج، دریافت مزدهای معوقه، افزایش دستمزد، رفع تبعیضات جنسیتی و ممانعت از آلودگی و تخریب محیط زیست و هرعرصه مبارزه از تکه تکه کردن خود و صنف بازی بپرهیزیم، به سراغ یکدیگر رویم، این مبارزات را به صورت شورائی، یکپارچه، هماهنگ و سراسری پیش بریم. با صراحت اعلام کنیم که قوانین، دولت، انتخابات و مجلس همگی ابزار و نهادهای قدرت سرمایه داری و سلاح تحمیل فقر و حقارت بر ما هستند. از خیل کارگران درمانده و چشم به راه ناجیان بخواهیم که تحصن در مقابل مجلس، توسل به قوانین و افراد و اپوزیسیونهای سوداگر تشنه قدرت را کنار بگذارند. برچیدن بساط حکومت اسلامی سرمایه جای بحث و گفتگو ندارد اما سرنگونی طلبی بدون محتوا و افق ضدسرمایه داری حاصلی جز شکست ندارد. انقلاب 57 بهترین گواه است. سرمایه داری عامل استثمار، فقر و کل بدبختی ها و سیه روزیهای ماست. خارج ساختن سرنوشت کار و تولید از چنگ سرمایه داران، اداره شورائی جامعه و محو سرمایه داری را پرچم مبارزات خود گردانیم.
کارگران ضدسرمایه داری / اردیبهشت 1399