آقاي صادقی رئیس اداره اطلاعات شوش و

آقاي جعفری رئیس دادگستری شوش

?پس از اتفاقات اخیر در شرکت نیشکر هفت تپه و اختلاس کارفرما و پرداخت نشدن حقوق ها و اعتصاب کارگران، امروز برای بررسی و مثلا حل مشکلات کارگری در محل فرمانداری شهرستان شوش جلسه شورای تأمین با نمایندگان شورای کارگری هفت تپه برگزار شد که بنده بنا بدلایلی در این جلسه غایب بودم، اما بر اساس گزارشات بدست آمده از این جلسه آقای صادقی رئیس اطلاعات و آقای جعفری رئیس دادگستری شوش طبق روال گذشته شان بجای بحث درباره مسائل و مشکلات کارگری و حل آن (که البته این افراد در حد حل مسائل ما نیستند) و شنیدن حرفهای نمایندگان کارگری، برای منحرف کردن بحث و افکار عمومی، شروع به تخریب اینجانب و چند تن از فعالین کارگری می‌کنند و بخصوص درباره ی بنده افاضه نمودند که بله اسماعیل بخشی که می رود روی سنگر و رگ های گردنش را برای دفاع از حقوق کارگران نشان می‌دهد و فریاد می کشد، اصلا دغدغه کارگران را ندارد و اهدافی دیگر را دنبال می‌کند، ما همه چیز زندگی اش را رصد کرده و می‌دانیم در زندگی اش چه خبر است، او به تازگی سفری به خارج داشته و از سه جا توسط خارج نشینان پول بحسابش می آید از نظر مالی ساپورت می شود و الی آخر…

همچنین این دونفر در حین جلسه مرتب با پرخاشگری با نمایندگان کارگری صحبت میکنند اجازه حرف زدن به آنها رو نمیدن و تلاش میکنن با ایجاد رعب و وحشت فضا را دوباره به نفع کارفرما بچرخانند ( حیف، اگر در جلسه حضور داشتم بابت رفتارشان با نماینده های کارگری، بهشون می‌فهماندم یک من ماست چقدر کره دارد)

و در آخر به نماینده های این نصیحت فاضلانه را کرده بودند که از این شخص (یعنی بنده) دوری کنید… بسیار خب

?آقای صادقی، آقای جعفری بیش از یک سال است در همه ی محافل این اتهامات بی اساس را به من زده اید و همیشه با دروغ پراکنی سعی کرده فضا را علیه من بچرخانید، من بارها در چشمانتان نگاه کردم و گفتم دروغ می‌گویید، و این موضع را گرفته ام که اگر راست می‌گویید اثبات کنید در واقع اگر مملکت قانون داشته باشد عقلا باید شکایت شما دونفر دروغگو را بکنم اما خب دست همه تان توی کاسه ست شکایت کی را به کی بکنم…

اما امروز به گونه ای دیگر میخواهم پاسخ تان را بدهم آقایان فکر نکنید چون در دم و دستگاه قضایی و اطلاعاتی کار می‌کنید فقط شما اطلاعات دارید و ما بی‌خبریم یا چون در حوزه قدرت قرار دارید فقط شما زبان دارید و ما لالیم… خیر

آقاي صادقی یکبار به شما گفتم بنده هم آدم بی خبری نیستم و می‌دانم شما چه می کنید، می‌دانم شما و آقای جعفری چه زد و بند و بده بستانی با کارفرمای هفت تپه داشته اید و اگر به دروغ پراکنی و اتهام زدن بیخودی علیه بنده و دیگر فعالین کارگری ادامه دهید مثل خودتان رفتار خواهم کرد و به کارگران و مردم خواهم گفت بین شما دونفر و کارفرمای هفت تپه چه بوده است…

آقاي صادقی در اعتصاب مرداد ماه که مرا به زور برای گفتگو با مافوق اطلاعاتی تان بردین که نمی‌دانم از کجا آمده بود به شما گفتم یک باز از کارفرما و آدماش پرسیدم چرا صادقی اینقدر حمایت تان می‌کند؟ گفتند که بده بستانی بینتان بوده مورد لطف و مرحمت شما بودند… جلوی مافوق تان برآشفته شدین چندتا فحش هم در ظاهر به کارفرما دادین اماااا، منکر هم نشدین

یا آقای جعفری فکر می‌کنید خبر نداریم در چند پرونده قضایی در دادگاه شوش به نفع کارفرمای هفت تپه دخالت مستقیم کردین و بارها مانع بازداشت کارفرماهای هفت تپه شدید؟ یا همین پرونده شکایت کارفرما از کارگران هفت تپه ( پرونده حمله به کوی ایلام) فکر کردین نمی‌دانیم این شما هستین که اجازه ی بسته شدن این پرونده را نمیدین و الا همه می‌دانند در این پرونده کارفرما هیچ مدرک و سندی علیه کارگران ندارد و چندین بار حکم به نفع کارگر صادر شده و شما مانعش شدین؟

بله فکر نکیند شما از همه چیز خبر دارین و ما بیخبرانیم…

و در آخر همه اینها را گفتم که به شما گوشزد که اولا بنده یک انسان آزاد هستم با هر فرد با هر تفکری گفتگو میکنم با هرکس دلم بخواهد رفت و آمد میکنم و این اصلا به شما مربوط نیست که من کجا میروم یا کی پیش من می آید

دوما هیچ چیز در زندگی من وجود ندارد که بدرد شما بخورد که اینگونه سرتان را در زندگی من کرده اید و ژستش را می‌گیرید، اسماعیل بخشی کارگر فقیری ست که بهمراه همسر و دخترش در یک اتاق 16 متری در منزل پدری زندگی می‌کند و می‌گوید من «صدای کارگر هستم» پاسپورت هم ندارد که برود خارج از کشور

سوما شما خیلی غلط میکنید سرک می‌کشید توی زندگی من و بقیه مردم، شما خیلی مرد هستین برید توی زندگی همفکران و هم حزبیان دزد و اختلاسگرتان سرک بکشید ببینید چه خبر است، سفره شان رنگین از خون ملت و فرزندانشان با پول مردم در بلاد کفر و آمریکای جنایتکارتان خوش و خرم مشغول زندگی….

ما کارگریم و فقیر اما در بین مردم با افتخار راه می‌رویم با شادی شان شادیم، با غم شان غمگین _ شما چه؟ با چه رویی در بین مردم تردد می کنید؟ آیا حاصل 40 سال مدیریت شما و همفکران بی سوادتان چیزی جز فقر و فلاکت و رنج و درد و سرکوب بوده است؟

در نهایت همه اینها را گفتم که بگویمتان از شما نمی‌ترسم

«زنده باد کارگر، زنده باد کارگر، زنده باد کارگر»

?️: #اسماعیل_بخشی

نماینده شورای مستقل کارگری هفت تپه

19 آبان 97