بهار امسال شاهد تشدید مناقشات رژیم سرمایه داری ایران و رقبای بین المللی بر سر تقسیم سهام سود و قدرت و حاکمیت بود. عربده های جنگ جنگ وحوش سرمایه از واشنگتن تا تهران و تلاویو و ریاض بیش از پیش زندگی کارگران را در کلاف خود پیچید. ارتجاع هار بورژوازی ایران کوشید تا این عربده ها و فشار سهمگین تحریمهای اقتصادی حاکمان درنده امریکا را ساز و کاری برای چالش مبارزات کارگران سازد. اما کارگران به حکم هستی طبقاتی خود و زیر فشار گرسنگی و بی داروئی و شدت مرگ آور استثمار از پای ننشستند. بدون شک تهدید به اخراج و تعطیل مراکز کار از تعداد اعتصابات و اعتراضات کاست ولی مبارزه با شدت گذشته ادامه یافت. تعداد کل اعتصابات و اعتراضات سه ماه اول سال به 233 رسید. این رقم در دوره مشابه سال پیش 419 بود و در سه ماه آخر سال به 443 افزایش یافت). در سه ماه نخست سال جاری نیز آوای جغدهای سندیکالیست دلباخته سرای سرمایه، گوش کارگران را به اندازه کافی آزرد، اما نه این آواها و نه عربده های جنگ افروزان، روند اتکاء کارگران به قدرت پیکار خود را دچار اخلال نکرد.
جنبش کارگری ایران در طول این سه ماه به رغم حقایق بالا، قادر به برداشتن هیچ گام تازه ای برای چالش بن بست کوبنده و فرساینده سر راه کارزار طبقاتی خویش هم نشد. کارگران مثل گذشته مبارزه کردند اما مبارزاتشان با هیچ خیزش مؤثری برای گذاشتن سنگ بنای یک جنبش سازمان یافته شورائی و سراسری ضد سرمایه داری همراه نگردید. ما همیشه و همه جا تأکید کرده ایم که طبقه کارگر ایران و دنیا بدون برداشتن این خیز بنیادی، بدون در هم شکستن این بن بست، بدون پیکار زلال و شفاف برای ارتقاء خود به یک قدرت سازمان یافته شورائی ضد بردگی مزدی روز به روز فرسوده تر و زمینگیرتر و زبون تر خواهد شد. ماندن در پس این بن بست یا جنگ برای در هم شکستنش، گرهگاه واقعی تعیین سرنوشت جنبش کارگری جهانی است. باید با همه توان حول این محور سنگر آراست. آینده طبقه کارگر ایران به چگونگی چالش این بن بست گره خورده است. وقت آنست که قدرت تاریخساز پیکارطبقاتی خود را بشناسیم، آن را شورائی و سراسری سازمان دهیم و علیه سرمایه به صف کنیم.
ابراهیم پاینده 31 خرداد 1398