اعتصابات بهمن امسال نسبت به سال پیش فراوان نیست. بخش مهمی از این اعتصابات مانند سال پیش بر سر دستمزدهای معوقه است. اما هستند اعتصاباتی که برای جلوگیری از کاهش دستمزد یا مقاومت در مقابل کاهش خرد کننده مزدهای واقعی صورت گرفته اند. تعداد کل اعتراضات و اعتصابات بهمن سال پیش 134 بود در حالی که امسال از 91 بالاتر نرفت. علاوه بر این هیچ سالی در این چند سال اخیر، شمار اعتصابات یا کل حرکت های کارگری تا این حد و به اندازه امسال کم نبوده است. مهمتر از همه چیز این که جنبش ما پراکنده و محدود در واحدهای کار و تولید است و کورمال کورمال پیش می رود، حتی شورش های کارگری اهداف روشنی نداشته و خالی از اهداف آگاه کارگری بوده اند. اما فراموش نکنیم که آگاهی طبقاتی یک شبه شکل نمی گیرد، ما همینقدر که حرکت می کنیم، علیه جور و ستم سرمایه دست به اعتصاب و اعتراض می زنیم با خطاهای خود نیز برخورد می کنیم و ناچاریم که برخورد کنیم تا رشد نمائیم. ناآگاهی طبقاتی امری ایستا نیست و ثابت نیز نمی ماند. سرعت تحولات عملی-اجتماعی ما ضرورت واقعی آگاهی طبقاتی ما کارگران را بوجود می آورد. هدف از این گزارش های کوتاه ماهیانه نیز ایجاد فضای گفتگو بین ما است. به همین دلیل تلاش می کنیم که گزارش ها به یک عادت تبدیل نگردند بلکه به کمی ها، کاستی ها و پیشرفت ها می پردازیم تا شاید قدمی به پیش در جهت و سمت سوی جنبش خود انگیخته و متکی بخود سازماندهی شورایی باشد. بعد از اعتراضات و شورش خونین کارگران در سراسر ایران در آبان امسال هنوز هم نیرو و قدرت کارگران یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه طبقه سرمایه دار، دولت آن و اپوزیسیون های بورژوایی داخل و خارج اند. این رویداد مهم دوران ساز چشم و گوش این طبقه و تحلیل گران رنگارنگ آن را به نیروی طبقه کارگر بیش از پیش باز کرد. متاسفانه ما کارگران از چنین تحول بزرگی در مبارزه طبقاتی خود علیه نظام سرمایه درسهای باید و شاید را نگرفتیم. یکی از ویژگی های بارز و شاید مهمترین آن ها حضور طبقاتی و بدون مرز بندی تقسیم کار سرمایه دارانه، کارخانه ای و واحد کار توده های کارگر در نبرد با سرمایه داران و دولت آن بود. تاسف از این است که ما کارگران این همه پیشرفت در برهه زمانی کوتاه را هنوز غنیمت نشمرده ایم و یک راست هر گروه کارگری به واحد های کار و تولید خود بازگشتیم و بسان گذشته به اعتراضات و اعتصابات پراکنده، بدون همبستگی طبقاتی و ناچارا ضعیف و بی اثر خود ادامه می دهیم. رژیم سرمایه، مدیران و برنامه ریزان آن هر از گاهی به تحلیل و درس آموزی از رویداد بزرگ آبان می پردازند اما ما کارگران که خود صحنه گردان این شورش علیه سرمایه بودیم در ادامه مبارزه خود به آن رجوع نمی کنیم. یکدیگر را سراغ نمی گیریم تا سنگی را که گذاردیم مبنای بنای نیرومند طبقاتی قرار دهیم. حتی اپوزیسیون حزب نشین سوسیال رفرمیست، بازگشت ساکت ما به کار را به فال نیک می گیرد و بر طبل رهبری و فرماندهی خود و لزوم هدایت ما می کوبد. ما می بایست سیر جنبش خود را دنبال کنیم. اگر به وقایع و رویداد های مهمی که در آن رخ داد دقت کنیم خواهیم دید که مبارزه گسترده و عام بین سرمایه و کار، اینکه روابط بین کارگران بر فراز حوزه های مختلف کار شکل گرفت، خود انگیخته بودن حرکات و مبارزه بدون آقای بالاسر و رهبر و متاسفانه نداشتن یک هدف روشن و شفاف ضد سرمایه داری، از اهم ویژگی های این جنبش واقعی توده های کارگر بود.