با وجودی که تعداد اعتراضات کارگری آبان ماه تفاوت زیادی با ماه گذشته ندارد اما ماه آبان امسال کجا و سال گذشته کجا، همین روند در ماه آذر نیز ادامه یافت و تعداد کل حرکات کارگری از 150 در آبان به 165 در ماه آذر افزایش یافت. اما گذشته از تعداد اعتراضات تفاوت هایی از نظر کیفیت طبقاتی مبارزه، توفندگی و سرمایه ستیزی و رادیکالیسم طبقه کارگر ایران وجود دارد که حائز اهمیت و قابل ذکر است. این روند مدتی است جریان دارد و متاسفانه هنوز نشانه ای از تغییر مسیر و حتی گرایش به سوی مبارزه ای سرمایه ستیز در افق های دور نیز به چشم نمی خورد. در همین یک دو ماه هستند اعتراضات و اعتصاب هایی که برای بازگشت هم زنجیران اخراج شده کارگر، آزادی کارگران در زنجیر صورت گرفته و کورسویی از هم جوشی طبقاتی در آن ها مشاهده می شود اما ارتعاشات این حرکات حتی بال مگسی را به حرکت در نمی آورد. تعداد کل حرکات کارگری در این سه ماه 492 بوده که مورد مشابه آن را در سال های طوفانی 96 و 97 می توان یافت اما این عدد هیچ گونه پیشرفتی در مبارزه طبقاتی را نشان نمی دهد. کارگران در اعتراض به عدم پرداخت ماه ها دستمزد خود، در اعتراض به بیکار سازی ها، عدم هیچ گونه پایداری کار، در زیر مهمیز و شلاق سرمایه داران و تحمل شدیدترین فشار استثمار سرمایه بدون دریافت ماه ها دستمزد زیر حد فقر و گرسنگی، بدون سرپناه، زیر فشار حداکثری دژخیمان تا دندان مسلح نیروهای سرکوب بمنظور هر چه پر شتاب کردن چرخه ارزش افزایی سرمایه به تولید سود های هرچه کهکشانی تر مشغول اند. حاصل همه این انباشت ها برای ما جز فقر، گرسنگی، بی دارویی و نداشتن هیچ روزنه امیدی برای زن و فرزندان ما نبوده است. آیا تا کنون از خود پرسیده ایم که چه گونه است که حاصل همه اعتصابات، اعتراضات و فریاد گرسنگی خود و خانواده خود سر دادن سال پس از سال این گونه سخیف و کم مایه بوده است. آیا ما توانسته ایم بشکلی در این نبردهای طبقاتی ظاهر شویم که سرمایه داران را به وحشت اندازد و آن ها را از زیادت خواهی ها به عقب راند. آیا قدرتی سازمان یافته، شورایی ضد سرمایه داری در مقابل قدرت سرمایه داران و دولت آن ها بوده ایم که آن ها را وادار به حساب کردن بر نیروی ژرف و قدرتمند ما کند!! مسلما جواب تمامی این ها منفی است و تا زمانی که چنین است متاسفانه آن ها دست بالا را در این نبرد دارند و ما بدون نتیجه از تلاشمان به کار باز می گردیم! درست است که ما سایه سنگین سندیکا و سندیکا سازان را از سر بدر کرده ایم. امامنتظر منجی، رهبر و آقا بالا سر بودن، اینکه سرمایه داری، مدیری و رهبری در این نبرد به ما کمک کند هنوز بر همه روند مبارزه ما حاکم است. یک مئولفه مهم بنیاد رویکرد و مبارزه و برنامهریزی و سیاستگذاری ما نه مکتب و مرام و ایدئولوژی، نه نسخه پیچیها و منشور نویسیهای حزبی، بلکه سرمایه ستیزی خودپوی طبقاتی ما باید باشد. روشن است که پیشروان و فعالان مبارزه طبقاتی ما که در دل همین نبردها آبدیده می شوند و پرورش می یابند، از بقیه ما می آموزند و محصول مبارزات ضد سرمایه داری خود جوش مایند نقشی مهم و موثر در پیشرفت ما و سازمانیابی شورایی سراسری ما ایفا می کنند.
/